معرفی مختصر «جمعیت انقلابی زنان افغانستان» (راوا)«جمعیت انقلابی زنان افغانستان» (راوا) به مثابه اولین سازمان آزادیخواه، مستقل و سیاسی زنان افغان در سال ۱۳۵۶ توسط مینا و تعدادی زنان همرزم او در كابل بنیاد گذاشته شد كه كار برای ایجاد یك جامعه دموكراتیك و تأمین حقوق سیاسی و اجتماعی زنان هدفش را میساخت. بعد از كودتای ۷ ثور ۱۳۵۷ احزاب مزدور خلق و پرچم و بعداً اشغال سرزمین ما توسط متجاوزان روسی در ۱۳۵۸، «راوا» هدف اصلیاش را شركت در جنبش مقاومت ضد روسی اعلان كرد. علیالرغم فضای شدیدآ ضد دموكراتیك و تروریزم لجام گسیخته بنیادگرایان اسلامی در جبهه مقاومت، «راوا» تمام نیرویش را در مبارزه ملی بكار گرفت. در این مرحله باوجود اختناق وحشتناك «کی. جی. بی.» و جاسوسان خادی آن «راوا» جهت افشای میهنفروشان خلق و پرچم و جنایت های اشغالگران و سیاست های آنان به چاپ و پخش وسیع شبنامهها و سازماندهی مظاهرهها و گردهمایی های محصلان پوهنتون و شاگردان مكاتب میپرداخت. اولین شماره «پیام زن» در ۱۳۵۹ در شهر کابل به نشر رسید. این فعالیتها روسها و میهنفروشان خلقی و پرچمی را سرآسیمه ساخت كه دستگیریها، شكنجه و سالها زندانی شدن تعدادی از اعضای «راوا» و طرفدارانش را به دنبال داشت. تظاهرات گسترده دختران مکاتب کابل از نتایج فعالیت «راوا» بشمار میآمد که پوشالیان خلقی و پرچمی به سرکوب خونین آن پرداختند و عدهای چون وجیهه و ناهید را شهید نموده عده زیادی را مسموم نمودند. بنابر تشدید تعقیب و ترور سیاسی حاكم در كشور، «راوا» تصمیم گرفت بخشی از فعالیتهایش را به پاكستان انتقال داده به تشکیل مکاتب، شفاخانه، کورسهای نرسنگ، کورسهای سوادآموزی برای زنان، کارگاه صنایع دستی و سایر فعالیت ها پرداخت تا در کنار کمک به زنان دربلند بردن سطح آگاهی آنان تلاش ورزد. این پروژهها در راه رسیدگی به نیازهای ملیونها مهاجر افغان، بسان قطره در دریا بود، ولی با آنهم در بخش معارف و صحی تاثیر آنها گسترده بود. «راوا» در کنار این فعالیت ها به راه اندازی محافل و گردهمایی هایی دست زده و همه ساله سیاه روز ۶ جدی را، طی تظاهرات باشکوهی محکوم مینمود که انعکاس وسیعی در مطبوعات پاکستان و جهان داشت. جنگ مقاومت علیه اشغالگران روسی زمینه مساعدی بود برای كشورهایی معین تا با پرورش و تجهیز احزاب مذهبیِ تا مغزاستخوان ضد زن و ضد دموكراسی، به مقاصد سیاسی و استراتیژیک خود در افغانستان دست یابند. كشورهای مذكور مخصوصاً احزاب بنیادگرا را از لحاظ مالی و نظامی كمك و آنها را به مثابه هارترین دشمنان دموكراسی به جان مردم افغانستان رها كردند. باندهای گلبدین حکمتیار، برهانالدین ربانی، یونس خالص و رسول سیاف با این كمكها جان گرفتند. ایران هم به سهم خود نوكرانی چون مزاری، اكبری، خلیلی و امثال آنان را با جمع كردن زیر چتر احزاب اسلامی شیعه در بغل گرفت. «راوا» از همان آغاز جنگ مقاومت به ماهیت خاینانه و پلید بنیادگرایان پی برده در کنار مبارزه علیه روسها، مبارزه علیه بنیادگرایی را هرگز به باد فراموشی نسپرد. فعالیتهای فزاینده و چشم گیر "راوا" برای کمک به مهاجران و افشای روسها، چاکرانش و بنیادگرایان در پاكستان و خارج، خاد و جنایتكاران بنیادگرا را بیشتر از پیش به سركوب «راوا» برانگیخت. جاسوسان «خاد» به همدستی باند تروریست گلبدین، در ۱۵ دلو ۱۳۶۵ به قتل مینا و دو تن از دستیارانش موفق شدند و در نتیجه ما را از وجود رهبر بزرگ و بصیری محروم كردند. دشمنان میپنداشتند و آرزو داشتند كه با از بین بردن رهبر «راوا» آتش مبارزات زنان افغانستان برای آزادی سیاسی و اجتماعی خاموش خواهد شد. اما آنان كور خوانده بودند و نمیدانستند كه سازمانی را كه مینا بنیاد گذاشته بود بر اساس یك ضرورت تاریخی استوار بود و خونش به رشد، الهامبخشی و استحكام اغلب راهروان آنان خواهد انجامید. مینا از ماهیت پلید بنیادگرایان به خوبی آگاهی داشت. یكسال قبل از شهادتش او پیشبینی كرده بود كه اگر بنیادگرایان در افغانستان به قدرت برسند مردم با روزگاری بهمراتب سیاهتر و نكبتبارتر از زمان اشغال میهنفروشان را تجربه خواهند كرد. اوضاع كشور بعد از ۸ ثور ۱۳۷۱ صحت پیشبینی او را به اثبات رسانید. بعد از ۸ ثور مردم ما با كابوس وحشتناكی مواجه شدند كه در تاریخ این سرزمین نظیر نداشت. «راوا» بخاطر محکوم نمودن جنایات و بربریت خاینان بنیادگرا همه ساله در ۸ ثور که روز نحس ورود اینان به کابل میباشد تظاهراتی وسعی را در شهر های اسلام آباد و پشاور براه می اندازد. تظاهرات «راوا» در شهر پشاور که لانه بنیادگرایان میباشد قوله های آنان را به آسمان بلند کرد چون این جانیان دیدند که زنان و برای اولین بار در لانه هایشان شعار مرگ بر بینادگرایی میدهند و به تظاهرات می پردازند وقتی بوی جنایت پیشگی و بیکفایتی «رهبران جهادی» آنقدر بالا گرفت که حتی اربابان عربی وایرانی آنان را هم به شکوه واداشت و زمینه برای روی صحنه آوردن طالبان ددمنش آماده گردید. طالبان با دید و توحش قرون وسطایی شان تمام امید مردم ما را مبنی بر ادامه یک زندگی نورمال با خاك یكسان كردند. با رویکار آمدن طالبان «راوا» آنان را «خنجری دیگری بر گردهﻯ مردم ما» خوانده بخاطر افشا و طرد شان تمامی امکانات و نیرویش را بکار بست. در زمینه جمعاوری اسناد، گزارش، عکس و فلم از جنایات طالبان «راوا» سهم مهمی انجام داده و اعضایش با قبول خطر اسنادی را جمعاوری کردند که امروز جز معتبرترین و تنها اسناد زنده از جنایات و ستمپیشگی های طالبان در یکی از سیاهترین دروه های تاریخ کشور ما به حساب میروند. با فاجعه ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱، دولت امریكا و متحدان دریافتند كه وحوش طالبی و القاعده كسانی نیستند كه بتوانند تا آخر با آنان دوست بمانند. حمله امریكا بر افغانستان اگر از یكسو به سقوط طالبان انجامید، از سوی دیگر موجب احیای «ائتلاف شمال» و به قدرت رسیدن مجدد این جنگسالاران قاتل، فاسد و تا مغزاستخوان ضد دموكراسی و ضد زن شد. حامد كرزی و عدهای از همفکرانش با سازش و مدارا در مقابل هیروئین سالاران «ائتلاف شمال» عملا راه را برای هرگونه خیانت و جنایت اینان باز گذاشته اند از همینرو ادعا های آنان در مورد بازسازی و تأمین حقوق زنان در كشور، در سطح شعارهایی زیبا باقی مانده است. «راوا» معتقد است که هیچ کشور خارجی نمیتواند برای مردم ما آزادی و دموکراسی به ارمغان آرد. آزادی و دموکراسی ارزش های والایی اند که تنها در اثر پیکار، جانفشانی و قربانی مردم و نیروهای آزادیخواه تحقق پذیر اند. دولت امریکا عمدتا به جنگسالاران خون آشام «ائتلاف شمال» و سایر نیروهای تاریک اندیش اتکا داشته میلیونها دالر را در جیب هایشان واریز میکند و به اینصورت یکبار دیگر سیاست خاین پروری را در کشور ما عملی میسازد. ما سکیولاریزم را رکن اصلی دموکراسی دانسته به این باوریم که سوء استفاده رذیلانه از دین و زخم های جسمی و روحی بینظیر مردم ما در جامعهای مستقل، آزاد، دموکراتیک و سکیولار میتواند التیام یابند. «راوا» ایمان کامل دارد که «ائتلاف شمال» به سرکردگی ربانی، سیاف، قانونی، فهیم، محقق، خلیلی، دوستم و شرکاء که مورد حمایت امریکا قرار داشته و ماسک دروغین دموکراسی را به رخ کشیده اند، همه دشمنان قسم خورده مردم ما اند و تنها حذف اینان از صحنه سیاسی کشور میتواند پیام آور صلح، آزادی و دموکراسی باشد. ازینجاست كه «جمعیت انقلابی زنان افغانستان» رسالت پیكار ضد بنیادگرایی را در برابر خود و كلیه نیروهای طرفدار آزادی و دموكراسی كماكان اساسی و مقدم میداند. معیار تعیین دوست و دشمن بودنِ كشورهای مختلف با مردم ما به چگونگی برخورد آنها به مبارزه حیاتی و مماتی ضد بنیادگرایی نیروهای دموكراسی طلب افغانستان رابطه میگیرد. آزادی زنان ما از زنجیرهای جهادی و طالبی فقط و فقط در مبارزهی پیگیر ضد بنیادگرایی خود شان نهفته است. این مبارزه هنگامی موثر خواهد بود كه زنان متشكل شوند و تشكل شان را همچون گرزی بر فرق دشمنان بکوبند. «پیام زن» به مثابه ارگان نشراتی «راوا» از محبوبیت زیادی بین مردم ما برخوردار بوده و تنها نشریه افغانیست که به مسایل رک و بیپرده برخورد نموده بنیادگرایان و روشنفکران زرخرید آنان را افشا مینماید. [Home] [راوا در مطبوعات جهان] [کتابهایی در مورد راوا] [جوایز راوا] [آرشیو پیام زن] |